ثقلین یعنی دو چیز گرانبها و سنگین که پیامبر (ص) در روز عرفات در خطبهای مشهور به مسلمانان توصیه کرد که به آنها تمسک جویند. این دو چیز کتاب خدا (قرآن) و اهل بیت (ع) هستند که همواره در کنار هم میمانند و منبع هدایت و نور برای انسانها هستند. این حدیث در منابع شیعه و اهل سنت با عبارات مختلف نقل شده است و صحت آن را همه مسلمانان پذیرفتهاند. شیعیان با استناد به این حدیث، معتقد به امامت و عصمت امامان (ع) و نیز دوام امامت در همه زمانها هستند.
حال دراین مقاله سعی کردیم با استفاده از مطالبی که در کتاب «امام شناسی» اثر علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی آمده است، این خطبه مشهور پیامبر در مورد ثقلین که در روز عرفات ایراد فرمودهاند را برای شما بازگو کنیم.
معرفی مجوعه کتب «امام شناسی» اثر علامه طهرانی
مجموعه کتب «امام شناسی» از آثار گرانبهای علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی بوده که به مسئله بسیار مهم و حیاتی امامت و ولایت میپردازد. علامه طهرانی این مجموعه کتب را در 18 جلد نگاشته است که در آن به بحثهای تفسیری، فلسفی، عرفانی، روایی، تاریخی و اجتماعی دربارۀ امامت و ولایت به طور کلی؛ و امامت و ولایتِ امیرالمؤمنین و ائمۀ معصومین علیهمالسلام به طور جزئی، و همچنین نقد و بررسی آراء اهل سنّت، به بحثهای استدلالی و علمی، و ابحاث حلّی و نقدی پرداخته شده است.
در جلد 13 این کتاب نیز، خطبه رسول خدا درباره ثقلین در عرفات آمده است که آن را باهم میخوانیم:
خطبه رسول خدا درباره ثقلین در عرفات به نقل از علامه طهرانی
رسول اكرم صلّى الله علیه و آله در سفر مكّه در حجّة الوَداع، هم در عرفات و هم در منى خطبه خواندند و وصیت به تمسّك به ثقلین نمودند.
مورد سوم از موارد توصیه حضرت در تمسّك به ثَقَلین در سرزمین عرفات است كه در روز عرفه از سال دهم هجرت كه چادر خود را در نَمِرَه زده بودند، موقع زوال خورشید ناقه قَصْوَاء را طلبیده و بر آن سوار شدند و تا وسط وادى عرفات آمدند و مردم را مخاطب ساخته و ایراد خطبه فرمودند.
این خطبه، خطبه نسبةً مفصّلى است و حاوى دستورات و مطالب جدیدى است كه أعلام و أعیان از علماى خاصّه و عامّه در كتب خود ذكر كردهاند و ما در همین دوره از «امامشناسى» آوردهایم.
احمد بن أبى یعقوب بن جعفر بن وهب ابن واضح كاتب عبّاسى معروف به یعقوبى گوید: رسول خدا (ص) فرمود:«اى مردم! شاید شما پس از این مرا بر حالَتى شبیه این حالت و خود را شبیه این حالت مشاهده و ملاقات نكنید!»
آنگاه رسول خدا خطبه را ادامه مىدهد تا مىرسد به اینجا كه مىگوید:«اى مردم! پس از من به كفر دیرینه جاهلى بازگشت نكنید كه گمراه و گمراه كننده شوید و بعضى از شما مالك امر و نهى و اختیار دیگرى شده و وى را در تحت حكومت و امارت خویشتن درآورند. من حقّاً و تحقیقاً در میان شما دو چیز ارزشمند و نفیس را به عنوان خلیفه به یادگار باقى گذاشتم كه مادامىكه به آن تمسّك جوئید گمراه نمىشوید: كتاب الله و عترت من كه اهل بیت من هستند! آیا اى مردم من رساندم و تبلیغ كردم؟! گفتند: آرى! گفت: بار خدایا تو گواه باش! سپس گفت: حقّاً شما مسؤول مىباشید، بنابر این بر حاضرین از شما فرض است كه به غائبین برسانند».
بعضى از مورّخین عامّه كه این خطبه را از رسول الله در روز عرفه روایت كردهاند عبارت: وَ عِتْرَتِى أهْلَ بَیتِى را حذف كردهاند، و فقط به عبارت: وَ قَدْ تَرَکتُ فِیکمْ مَا لَنْ تَضِلّوا بَعْدِى إنِ اعْتَصَمْتُمْ بِهِ: کتَابَ اللهِ اكتفا نمودهاند. و بعضى همچون ابن هشام در سیره خود بجاى عبارت: وَ عِتْرَتِى أهْلَ بَیتِى، عبارت وَ سُنّةِ نَبِیهِ آورده و گفتهاند: کتَابَ اللهِ وَ سُنّةِ نَبِیهِ. و روشن است كه دست تحریف در این روایات، به طور مغرضانه وارد شده است. زیرا اوّلًا در جمیع روایات کتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِى أهْلَ بَیتِى وارد است. و این دسته از روایات به قدرى است كه از احصاء بیرون است و از مقابله و مقایسه میان جمیع روایات معلوم مىشود كه این عبارت کتاب الله و سنّتى عبارت منكَرى است كه به چشم مىخورد. و حتّى جلال الدین سیوطى در «جامع الصّغیر» خود فقط با عبارت إنّى تَارِک فِیکمْ خَلِیفَتَینِ: کتَابَ اللهِ حَبْلٌ ممدُودٌ مَا بَینَ السّمَاءِ وَ الأرْضِ وَ عِتْرَتِى أهْلَ بَیتِى وَ إنّهُمَا لَنْ یتَفَرّقَا حَتّى یرِدَا عَلَىّ الْحَوْضَ؛ از احمد بن حنبل، و از طَبَرانى در «معجم كبیر» از زید بن ثابت تخریج كرده است و عبارتى به لفظ دگر نیاورده است.
ثانیاً عبارت کتَابَ اللهِ وَ سُنّتِى در هیچ یك از صحاح ششگانه عامّه وارد نشده است و فقط مالك بن انَسَ در «مُوَطّأ» آنهم بدون سند متّصل، بلكه به طور ارسال و غیر مسند این عبارت را آورده است.
و طبرى و ابن هشام از او أخذ كرده، و آنها هم بدون سند، مُرْسلًا این عبارت را در تاریخ و سیره خود آوردهاند.
و ثالثاً لفظ سُنّتِى نیز غلط نیست، و معنى صحیحى دارد گرچه در این مقام از رسول اكرم صادر نشده است. و معنى صحیح آن عمل كردن به گفتار رسول خداست كه ائمه طاهرین علیهم السلام و عترت خود را پشتوانه كتاب خداوند قرار داده و راه وصول به كتاب را منحصر در آن ذوات مقدّسه كه هم عالم و عارِف به كتاب الله هستند، و هم از خطا و كذب مصون مىباشند مىداند، و معنى آن این نیست كه انسان سنّت رسول الله را از خلفاى جور و دستیارانشان بگیرد كه در مخالفت با رسول خدا و تمرّد و سرپیچى از فرمان او، طوامیر و كتب مطروس است و در علم و درایتشان به كتاب خدا، و صدق گفتارشان هزار اشكال روشن و مشهود صفحه تاریخ را سیاه كرده است.