عارف و فقیه بی‌نظیر

مرحوم حاج سید هاشم حدّاد رضوان اللَه علیه:

«از صدر اسلام تا به حال، عارفی به جامعیّت مرحوم قاضی نیامده است!»
ومي فرمودند: «مرحوم‌ آقا (قاضی) یک‌ عالمی‌ بود که‌ از جهت‌ فقاهت‌ و فهم‌ روایت‌ واز جهت‌ تفسیر وعلوم‌ قرآن‌ و ادبیّات‌ عرب‌ و لغت‌ و فصاحت‌ بی‌نظیر بود؛ حتّی‌ از جهت‌ تجوید و قرائت‌ قرآن‌.»

مرحوم علامۀ طباطبایی رضوان اللَه علیه:

«ما هرچه داریم از مرحوم قاضی داریم، واین‌ سبک‌ تفسیر آیه‌ به‌ آیه‌ را مرحوم‌ قاضی‌ به ما تعلیم‌ دادند، و ما طریقۀ فهم‌ احادیث‌ را که‌ «فِقهُ الحدیث‌» گویند از ایشان‌ آموخته‌ایم‌.»

تواضع و سیرۀ اخلاقی حضرت حاج سید علی قاضی

آقا سیّد محمّد حسن قاضی می‌گفتند:

«پدرم بسیار مرد متواضعی بود و نسبت به زوّار که به منزل او می‌رفتند نهایت احترام را داشت، و در مجالس روضه که در منزل خود می‌گرفت خودش دمِ درِ اطاق و یا حیاط روی زمین  پهلوی کفش‌ها می‌نشست به طوری که تمام بدنش در روی زمین بود، و با دست خودش یکایک کفش‌های واردین را جفت می‌کرد و همه را در جلوی پای آنها بدون استثناء مرتّب می‌کرد، و با همه با مرحمت و ملاطفت و مهر رفتار می‌کرد.

شیفتگی به اهل‌بیت علیهم السلام

مرحوم قاضی می‌فرمود:

«من در تمام نقاط صحن مطهّر [حرم سیدالشهداء علیه السلام] خوابیده‌ام… به‌طوری‌ که جایی به قدر وسعت بدن من یافت نمی‌شود که در آن نخوابیده باشم.»

همچنین می‌فرمود:

«از توسل به ائمه بالاخص سیدالشهداء علیه السلام غافل نشوید که کلیدِ راه در این توسل است، و بدون این فایده‌ای ندارد.»

گزیدۀ بیانات حضرت آیت‌اللَه العظمیٰ حاج سید علی قاضی رضوان اللَه علیه

« کسی که به استاد [عرفان] رسید، نصف راه را طی کرده است. »

 

«اکثر افرادی که سلطان معرفت برای آنان طلوع نموده است، در یکی از این دو حال بوده است: در تلاوت قرآن مجید یا توسّل به حضرت اباعبداللَه الحسین علیه السلام.»

 

 

«هیچ‌وقت نباید از دیرکردِ نتیجه، شخص مأیوس شود و دست از سیروسلوک بردارد؛ زیرا ممکن است کسی به‌تدریج با ناخن زمین را بخراشد و سپس ناگهان به‌اندازۀ گردنِ شتر آب زلال و روان جاری شود.»

 

 

«به علمایی که پیوسته به نوشتن کتب ظاهری و بحث‌های بلاطائل (بدون فایده) اصولِ فقه می‌پرداختند و بالنّتیجه دستشان از معرفت تهی می‌ماند، خرده می‌گرفت و در نزد شاگردان خود این طریقه را تقبیح می‌نمود. »
«اگر نماز را تحفّظ کردید، همه‌چیزتان محفوظ می‌ماند.»

 

مرحوم قاضی به شاگردانش توصیه می‌فرمود به زیارت اهل قبور بروند و پس از قرائت فاتحه، در گوشه‌ای بنشینند و ساعتی را به سکوت و خلوت و تفکّر در عاقبتِ امر و مرگ بگذرانند و می‌فرمودند:

«این شیوه تأثیر خوبی در قطعِ تعلّقات و توجّه نفس به مبدأ هستی دارد و از التفات به کثرات مانع می‌شود.»

مرحوم علامۀ طهرانی رضوان اللَه علیه:

«مرحوم قاضی دارای دو جنبۀ علم و عرفان بود؛ در علوم ظاهری فقیهی عظیم و عالِمی جلیل، و در علوم باطنی عارفی واصل و انسانی کامل بود… ایشان فرید عصر و حسنۀ دهر و سلمان زمان و ترجمان قرآن بود .»

فرق بین مرحوم قاضی با دیگران، فرق شخص بینا و بصیر است در شب تار و ظلمانی

در دستِ شخص بینا چراغ قرار دارد و دقیقاً راه را از چاه بازمی‌شناسد و طریق مستقیم را از راه‌های انحرافی و خطرناک تشخیص می‌دهد و خود و دیگران را به‌سلامت و صحّت به منزلِ مقصود می‌رساند.

شخص اعمیٰ‌و کور با عصایی در دست می‌خواهد خود را از این مَهالِک و چاه‌ها و درّه‌ها و طوفان و صاعقه و گردبادها و گرداب‌ها نجات دهد، و با این وضع حرکت می‌کند و دیگران را به حرکت درمی‌آورد، و خدا می‌داند که نتیجۀ این قیام و اقدام به کجا خواهد رسید!

 

 فرق بین حضرت قاضی با دیگران، فرق بین خورشید با شب تار است، نه بین خورشید و ماه، یا بین ماه و ستارگان!
قاضی می‌بیند و دیگران نمی‌بینند!
قاضی لمس می‌کند و دیگران در تخیّل و وَهم به‌سر می‌برند!
قاضی حقیقت را با جانِ خود مَسّ و با قلبِ خود مشاهده می‌کند، و دیگران تیری در شبِ تار می‌پَرانند!
قاضی به حقْ متحقّق گشته و اصالت یافته است و بقیه در اعتباریّات و تصوّرات منغمرند.

 

رحمةُ اللَه علیهِ رحمةً واسعة.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *